در سال های اخیر، سرمایه گذاری غیرفعال نحوه پس انداز برای بازنشستگی را تغییر داده و مشارکت در بازار را قابل دسترس تر و مقرون به صرفه تر کرده است. اما در حالیکه صندوق های شاخص و ETFها سرمایه گذاری را ساده می کنند، همچنین تأثیرات گسترده ای ایجاد می کنند که بسیاری از سرمایه گذاران ممکن است از آنها آگاه نباشند.
با انباشت سهام های عظیم رای گیری توسط غول هایی مانند Vanguard، BlackRock و Fidelity در شرکت های بزرگ، این تغییر قدرت بازار پیامدهای عمیقی برای حاکمیت شرکتی، دینامیک های بازار و حتی چشم انداز اخلاقی سرمایه گذاری به همراه دارد.
بیایید ببینیم سرمایه گذاری غیرفعال چگونه نه فقط وال استریت بلکه اقتصاد وسیع تر و ارزش های شخصی شما را تحت تأثیر قرار می دهد.
1. افزایش سرمایه گذاری غیرفعال و تمرکز قدرت
جذابیت اصلی سرمایه گذاری غیرفعال در سادگی و هزینه پایین آن است. به جای انتخاب سهام فردی، سرمایه گذاران پول شان را در صندوق هایی قرار می دهند که به طور خودکار شاخص های اصلی مانند S&P 500 را دنبال می کنند. این روش آسان و کم هزینه ای برای دستیابی به تنوع در بازار سهام، به ویژه برای حساب های بازنشستگی مانند 401(k) ها و IRAها است.
با این حال، این سادگی بهایی دارد: سرمایه گذاران عملاً قدرت رای دهی خود را به مدیران صندوق ها واگذار می کنند. زیرا صندوق های غیرفعال به سرمایه گذاران فردی حقوق رای دهی مستقیم نمی دهند، شرکت هایی مانند Vanguard و BlackRock قدرت زیادی را به نمایندگی از میلیون ها سرمایه گذار در دست دارند.
به عنوان مثال، فقط شرکت Vanguard به تنهایی 7% از سهام تسلا را در اختیار دارد که برای تأثیرگذاری بر تصمیمات کلیدی در جلسات سهامداران کافی است. در واقع، به نمایندگی از سرمایه گذاران غیرفعال، Vanguard اخیراً به تصویب بسته جبران خدمت 56 میلیارد دلاری ایلان ماسک به عنوان مدیرعامل تسلا رای داده است.
بسیاری از سرمایه گذاران غیرفعال ممکن است از چنین تصمیماتی آگاه نباشند، چه برسد به اینکه بدانند این تصمیمات با ارزش ها یا باورهای آنها همخوانی دارد یا خیر. این تمرکز قدرت رای دهی در چند شرکت نه تنها سوالاتی درباره نمایندگی مطرح می کند، بلکه به این شرکت ها اجازه می دهد که چشم انداز شرکتی را به روش هایی شکل دهند که ممکن است با ارزش های سرمایه گذاران فردی تضاد داشته باشد.
2. نمایندگی سرمایه گذار
یکی از معایب سرمایه گذاری غیرفعال این است که سرمایه گذاران حقوق مستقیم سهامداری شان را از دست می دهند و تأثیر آنها بر حاکمیت شرکتی محدود می شود. در سرمایه گذاری سنتی، سهامداران می توانند در مسائل کلیدی مانند پرداخت های اجرایی و شیوه های محیط زیستی رأی دهند. اما سرمایه گذاران غیرفعال چنین حقوق رأی مستقیمی در این تصمیمات ندارند.
مدیران صندوق در حال آزمایش ابتکاراتی به نام "انتخاب رأی" هستند که هدفشان این است که به سرمایه گذاران غیرفعال اجازه دهند بدون نیاز به رأی گیری مستقیم، در تصمیم گیری ها نظرات شان را ارائه دهند. به عبارت دیگر، شرکت ها ممکن است درباره ارزش های اجتماعی، پایداری محیط زیستی و موضوعات دیگر از سرمایه گذاران سؤالات کلی بپرسند. این پاسخ ها سپس به عنوان یک راهنمای کلی برای رأی گیری استفاده می شوند. اما تا زمانی که رأی گیری مستقیم امکان پذیر نشود، سرمایه گذاران فردی عمدتاً از فرآیند تصمیم گیری شرکتی جدا می مانند—چالشی که جان بوگل، بنیانگذار فقید Vanguard، در نقدهای خود از تأثیر صندوق های غیرفعال به آن اشاره کرده است.
3. سرمایه گذاری غیرفعال و ریسک حباب های بازار
یکی از پیامدهای مهم سرمایه گذاری غیرفعال، امکان ایجاد انحرافات در بازار است. صندوق های شاخص بدون توجه به عملکرد یا پتانسیل رشد شرکت ها، تنها بر اساس قرار گرفتن آنها در یک شاخص، سهام خریداری می کنند.
نتیجه؟
قیمت سهام ممکن است به دلیل خریدهای صندوق های غیرفعال افزایش یابد، نه به دلیل پایه های قوی.
این جریان منظم و پیش بینی پذیر سرمایه باعث شده است که برخی تحلیل گران درباره احتمال ایجاد حباب در بازار هشدار دهند. اگر سرمایه گذاری غیرفعال به قدری غالب شود که قیمت سهام را بدون توجه به ارزش واقعی شرکت ها افزایش دهد، ممکن است بازار با اصلاح یا "ترکیدن حباب" مواجه شود. چنین سناریویی می تواند پیامدهای جدی برای میلیون ها سرمایه گذار غیرفعال داشته باشد که سرمایه هایشان در معرض خطر فروپاشی قیمت ها قرار می گیرد.
4. نگرانی های اخلاقی و زیست محیطی
وسعت صندوق های غیرفعال به این معنا است که سرمایه گذاران اغلب بدون آگاهی، سهام شرکت هایی را نگه می دارند که ممکن است معمولاً از آنها اجتناب کنند، مانند غول های سوخت فسیلی یا شرکت هایی با شیوه های کاری بحث برانگیز. در صندوق های شاخص محبوب، برای مثال، سهام شرکت های تسلا، اکسون و شل هولدینگ های رایج هستند، که باعث می شود سرمایه گذاران اخلاق مدار گزینه های محدودی برای اجتناب از آنها داشته باشند، مگر اینکه از صندوق های غیرفعال به کلی دوری کنند.
این ناهماهنگی به رشد جنبش کنار گذاشتن سرمایه گذاری در صنایع مضر یا غیرپایدار کمک کرده است. گزینه های سرمایه گذاری اخلاقی مانند صندوق های ESG (محیط زیستی، اجتماعی و حاکمیتی) در حال افزایش هستند و به کسانی که می خواهند گزینه های غیرفعال و متنوع بدون دارایی های بحث برانگیز خاص داشته باشند، کمک می کنند. اما در بیشتر موارد، اجتناب از این شرکت ها در یک صندوق شاخص گسترده می تواند دشوار، اگر نگوییم غیرممکن، باشد.
5. پیامدهای سیاستی و اجتماعی سلطه سرمایه گذاری غیرفعال
سلطه سرمایه گذاری غیرفعال پیامدهای اجتماعی نیز دارد. در یک سیستم سرمایه داری که رشد و بازدهی در اولویت هستند، صندوق های غیرفعال میلیاردها دلار به بازار وارد می کنند بدون توجه به ارزش های سرمایه گذاران فردی. قوانینی که مشارکت در 401(k) را تشویق می کنند به رشد صندوق های غیرفعال کمک کرده و این سرمایه گذاری ها را در چشم انداز بازنشستگی آمریکا جای داده اند. با این حال، با افزایش قدرت این صندوق ها، ممکن است نظارت های قانونی بیشتری برای اطمینان از نمایندگی سرمایه گذاران فردی و جلوگیری از تأثیرگذاری بی رویه بر تصمیمات شرکتی ایجاد شود.
قدرت متمرکز شرکت هایی مانند Vanguard و BlackRock ممکن است به زودی نیاز به اصلاحاتی داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که ارزش های سرمایه گذاران بهتر نمایندگی می شوند و تأثیر بیش از حد سرمایه گذاری غیرفعال، خطرات سیستماتیک برای اقتصاد ایجاد نمی کند.
نتیجه گیری
برای سرمایه گذاران، درک پیامدهای گسترده تر سرمایه گذاری غیرفعال بسیار مهم است. در حالیکه صندوق های شاخص یک رویکرد کم هزینه و بدون دست انداز برای افزایش ثروت ارائه می دهند، همچنین پیچیدگی های پنهانی دارند که بر حاکمیت شرکتی، هم راستایی اخلاقی و پایداری بازار تأثیر می گذارند.
در نهایت، با حمایت از ابتکارات برای افزایش حقوق رای دهی یا بررسی گزینه های سرمایه گذاری متناسب تر، ممکن است نیاز داشته باشیم که دوباره به نحوه تعامل با سرمایه گذاری های خود فکر کنیم تا اطمینان حاصل شود که واقعاً ارزش ها و اهداف ما را بازتاب می دهند.
سرمایه گذاری غیرفعال ممکن است آسان باشد، اما تأثیر آن به هیچ وجه منفعل نیست.